کد مطلب:124385
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:124
مباهات معاویه و پاسخ امام حسن
[59]-139- ابن شهرآشوب می گوید:
روزی معاویه از روی مباهات گفت:من فرزند دیار مكه ام؛ من فرزند عزیزترین ایشان در بخشش، و گرامی ترین شان در دودمانم؛ من فرزند كسی هستم كه به سبب فضیلتش،
[ صفحه 154]
در جوانی و پیری، بر قریش سروری كرد.
حسن بن علی علیه السلام فرمود:معاویه! آیا بر من مباهات می كنی؟! من فرزند ریشه های هر خیر و خوبی ام؛ من فرزند پناه تقوایم؛ من فرزند كسی هستم كه هدایت الهی آورد؛ من فرزند كسی هستم كه با فضیلت پیشتاز خود، و با دودمان برین خود [كه از پیامبران است]، بر بنی آدم سروری كرد؛ من فرزند كسی هستم كه فرمانبری از او، فرمانبری خداست و نافرمانی از او، نافرمانی خداست. آیا تو پدری مانند من داری كه به او مباهات كنی؟! آیا پیشینه ای مانند من داری كه با من رقابت كنی؟! می گویی:آری یا نه؟ معاویه گفت:می گویم:نه، و این برای تو، تصدیق است. امام حسن علیه السلام فرمود:
حق، آشكارتر از آن است كه تو، پندار در راهش بیفكنی. حق را ژرف اندیشان تیزهوش می شناسند. [1] .
[60]-140- نیز می گوید:
و [روزی] معاویه به امام حسن علیه السلام گفت:حسن! من از تو بهترم. امام حسن علیه السلام فرمود:فرزند هند! چگونه؟ معاویه گفت:مردم نزد من می آیند، نه نزد تو. امام حسن علیه السلام فرمود:دور باد، دور باد شر! ای فرزند جگرخوار! تو والایی نداری. اینان كه دور تو جمع می شوند، یا مطیع تو هستند و یا ناراضی از تو. كسی كه از تو پیروی می كند، نافرمانی خدا می كند و كسی كه از اكراه و ناچاری نزد تو می آید، طبق كتاب خدا معذور است. حاشا كه گویم:«من بهتر از توأم»؛ زیرا در تو هیچ خیر و خوبی نیست. آری، خداوند مرا از رذیلت ها پاك ساخته است و تو را از فضیلت ها زدوده است. [2] .
[1] المناقب 21:4.
[2] المناقب 22:4.